قابل تخلیه

~ tax-li-ye


english

1 Law:: (of a place) that can be emptied, vacated, evacuated, quitted : vacatable; evacuable; quittable

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (of cargo, load) unloadable; off-loadable; dischargeable

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code